این نیز بگذرد
(یکبار پشیمان نشدم که چرا نگفتم ولی بارها ندامت بردم بر آنچه گفتم)****** ******* (((((یک فرقه بر آنند که این همت بود گویند گــــروهی که تو را قسمت بود ای آمده در دیار وحی آگه باش...
View Articleصحبت دلدار
عمر آن بود که در صحبت دلدار گذشت حیف و صد حیف که آن دولت بیدار گذشت آفتابی زد و ویرانۀ دل روشن کرد لیک افسوس که زود از سر دیوار گذشت خیره شد چشم دل از جلوۀ مستانۀ او تا زدم چشم به هم مهلت دیدار گذشت....
View Articleشعر و حکایت
عشق بازی را چه خوش فرهاد مسکین کرد و رفتجان شیرین را فدای جان شیرین کرد و رفتیادگاری در جهان را تیشه بهر خود گذاشتبیستون را گرز خون خویش رنگین کرد و رفتدیشب آن نامهربان مه آمد و از اشک شوقآسمان دامنم...
View Articleمناجات و شعر
ما بدان قامت و بالا، نگرانیم هنوز وز غمت خون دل از دیده روانیم هنوز جز تو یاری نگرفتیم و، نخواهیم گرفت بر همان عهد که بودیم، برآنیم...
View Articleشعر و حکایت
زبان دوستی واژه نسیت، معناست. «آدمی مخفی است در زیر زبان// این زبان پردهاست بر درگاه جان» مثنوی «آزمودم مرگ من در زندگی است// چون رهم زین زندگی، پایندگی است» مثنوی «آنچه...
View Articleقدر
اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی. گر سنگ همه لعل بدخشان بودی پس قیمت لعل و سنگ یکسان بودی الهی آن شب که همه قرآن به سر می کنند ما را توفیق بده قرآن را به دل کنیم. خدایا قدر ما را به قدر...
View Articleجملات ادبی
سكوت متن آساني است كه معمولا اشتباه خوانده ميشود .اعتراف به نادانيگویند: از عالمی مسئله ای پرسیدند، گفت: نمی دانم. سؤال کننده گفت: شرم نمی کنی که به جهل و نادانی خود اعتراف می...
View Articleحکایت و دو بیتی
قصه ی آن کس که در یاری بکوفت عاشقي به در خانه معشوقش رفت. در زد و از پشت در صداي معشوق را شنيد كه پرسيد: كيستي؟ عاشق جواب داد: من. من هستم. معشوق بر آشفت و گفت: در اين خانه دو من وجود ندارد. اگر من،...
View Articleشعر
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب ----- تـا در این پرده جز اندیشــــــه او نگــذارم شب چـــو در بستم و مست از می نابش کردم مــاه اگر حلقــــه به در کوفت...
View Articleشعر
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکینان نبایستی نمود...
View Article